سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ره ا نوشت

سر کلاس روان شناسی شخصیت بودم که

به نتایج جالبی رسیدم

اینکه چقدر فلسفه و روانشناسی به هم مربوطند

اینکه اکثر روان شناسان نظریات فلسفی هم داشتن

وقتی امروز استاد در مورد نظریه جان کِلی صحبت میکرد

اشاره ای هم به نظر هایدگر کرد

اینکه برداشتهای انسانها از اتفاقات متفاوته

من بلافاصله یاد نظریه تعدد قرائتها و هرمنوتیک فلسفی افتادم

که هایدگر مبدئش بوده

این حرف استاد مثل یه جرقه ای شد تو ذهنم

بعدش با دقت تمام به حرفای استاد گوش دادم

و مدام تو فکر این بودم که حرفای روان شناسانه استاد رو

با نظریات فلسفی تطبیق بدم

با وجو اینکه این درس هیچ ربطی به رشته من نداشت

 و من فقط برای دیدن دوستم رفته بودم

اما اونقدر جذاب شد واسم که حتی خود بچه ها خسته میشدن

اما من همچنان با شور به حرفهای استاد گوش میدادم

و من یاد فروید افتادم

علاوه بر اینکه روان شناسه، نظریات فلسفی هم داره

که البته نظریات فلسفیش به شدت تحت تاثیر

دید بیمار گونه اش هست

مثل نظرش درمورد خواستگاه دین و ...

و یا اینکه نظریات روان شناسی درمورد خیر و شر

که یکی از این نظریات دقیقا همون نظر افلاطون بود!

و بازهم برام جالب بود که دیدم بحث پدیدار شناسی و پدیده شناسی

در روان شناسی هم مطرحه...

به نظرم رسید که  بررسی تطبیقی مسائل فلسفی و روان شناسی

میتونه بحث جالبی باشه!

و جای بحث داره...



نوشته شده در سه شنبه 92/2/24ساعت 11:55 عصر توسط رهــا| نظرات ( ) |