ره ا نوشت
قبول واقعیت مگه چقدر سخته که هربار برای اینکه چیزی به مذاقت خوش بیاد تغییرش بدی یا حتی انکارش کنی چرا هرچی که برای تو هست بهترینه و هرچی برای بقیس و تو نداری بدترین و وقتی همون نداری دیگران میشه دارایی تو اونوقت میشه بهترین چرا هرچیزی که تو میخای و تو میگی لزوما باید بهترین چیز تو دنیا باشه و همه چی غیر اون بد و نفرت انگیز باشه چرا مدام مردمو با معیارای خودت مقایسه میکنی چرا همیشه با سلایق خودت، زندگی مردمو میسنجی و قضاوت میکنی چرا فکر میکنی تنها خودت کاملی و بقیه ول معطل چرا فقط خودت رو خوشبخت میدونی و بقیه چون زندگیشون مثل تو نیس بدبخت تلقی میشن چرا اینقدر عمق نگاهت سطحیه چرا شکاف چشمانت اینقدر تنگه که تنها زندگی خودتو میبینی و چرا اینقدر افق فکرت محدوده پ.ن: خیلی وقت بود این حرفا تو دلم مونده بود و میخاستم رو در رو به همچین آدمایی بگم. آخیششش... سبک شدم...